»» از ظهور غدیر تا غدیر ظهور
چشم ها به آسمان دوخته شده ، آسمان با ظهور فرشتگان آذین بندی شده ، نفسه ها در سینه حبس است ، همه منتظر و بی قرارند نسیم زیبایی می وزد ، فرشتگان و جنبندگان ، هلهه کنان به هم شادباش می گویند ، ریگهای بیابان در تب و تاب و تپش اند و ابرها اشک شوق می ریزند .
خورشید با تمام توان نورافشانی می کند .
وزش نسیم نوازش بر صورت خسته حاجیان است و گیاهان صحرا جان تازه گرفته است و نظاره گر غدیرند که ناگهان :
خورشیدی دیگر بر پهنه آسمان غدیر درخشیدن گرفت ، خورشیدی که خورشید خورشید بود ، با گامهای استوار بر فراز بلندی و ناگهان ستاره ای پرفروغ ، خورشید ستارگان ، بسان غنچه ای زیبا بر ساقه مینا نشست و عطر گل محمدی سراسر غدیر را فراگرفت .
دو نور از زمین به آسمان بلند شد ، بهم گره خورد و خورشید ولایت از کهکشان نبوت متبلور شد . آری این دست نبوت بود که دست ولایت از آن زندگی گرفته بود .
نظاره خورشید به تلافی دو دست بود و خیره به نور ولایت ، مگر خورشید نور ولایت را ندیده بود ؟
همه جا سکوت است و سکوت .
فرشتگان بزم عشق چیده اند و عاشقان بزم دل . و این دلهاست که میهمان ولایت است ... و ناگهان ؛
نسیمی وزیدن گرفت ، لبخندی شیرین بر لبها نشست ، گوشها مدهوش و دلها لبریز و نورانی شد و نسیم به خود می بالید که سفیر کلام الله است .
چه کلامی ؟
همان کلام زیبایی که فرشتگان عالم آنرا عصاره شیرین خلقت می دانستند و قلب مسلمانان را زنده کرد ، آری « من کنت ُ مولاه فهذا علی ٌ مولاه »
ستارگان بی تحمل بودند ، ای کاش زود شب آید تا به اهل زمین تبریک بگویند .
علی جان ، ولایتت مبارک . ای محمد ، مبارک است ، مبارک .
علی همه عشق شد و عشق همه علی .
فرشتگان بالهایشان را فرش راه محمد وعلی کرده بودند . خوشا به حال فاطمه .
و امروز بهار بود ، بهاری زیبا ، شکوفه ای زیبا بر درخت تنومند نبوت ما نور عشق می داد . غنچه ای با « 11 » پر ، گلبرگ زیبا .
و خورشید آرام آرام غروب می کرد ، خرسند و شادمان وشاید محزون.
محزون از اینکه شکوفه را صیادان ددمنش تاریخ پژمرده کنند ، ولی نه نه .
در آخرین نزول خورشید ، خورشید شادمان بود چون در پهنای غروب در کنار غدیر ، ظهور دین بود . ظهور شکوفه ای ناز ، ستاره ای نورانی ، آن هم مهدی علیه السلام که ظهورش زنده کننده غدیر است ، مبارک است بر فاطمه .
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » عامری نسب ( شنبه 87/9/23 :: ساعت 9:13 عصر )
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ
جرعه نوش زمزم ولا.....علی بی فاطمه .........تشنه لبان رمضان..........یلدایی غریببرای شهدای مظلوم مدافع حرم .......برای تو که گلویت بوسه گاه پیامبر بود............قیامت بود عاشورا.............نعمت فهم حسین (ع) ..................بدون شرح.... اما یک دنیا حرف..............زمزمه ی دوست دوست ...........تو واجب ترک شده ای .....لغات و کنایات گویش قمیوقف ، چرا و چگونه ؟ .........برای شهید محمد حسین سراجیارباب آب ..........[همه عناوین(421)][عناوین آرشیوشده]